North Korea's nuclear activity has continued as a continuing crisis since the Cold War. In particular, with North Korea acquiring ballistic missiles and intercontinental ballistic missiles, the crisis has spread beyond the East Asian... more
North Korea's nuclear activity has continued as a continuing crisis since the Cold War. In particular, with North Korea acquiring ballistic missiles and intercontinental ballistic missiles, the crisis has spread beyond the East Asian region, causing tensions and insecurity in the international system. The United States, which from the beginning has put North Korea's nuclear disarmament program on its foreign policy agenda in the East Asian region, but With the inauguration of Donald Trump as the 45th President of the United States, he has pursued tougher policies to disarm North Korea, ranging from threats and sanctions to negotiations and agreements. So, looking at the course of Trump's confrontation and interaction with North Korea, the fundamental question arose: how can Donald Trump's foreign policy in the face of the North Korean nuclear crisis be explained? To answer this question, using the theory of James Rosenau, we examine the issue at the level of microanalysis. The research findings show that the political, security and strategic interests of each of the two countries make this crisis unresolved by Donald Trump. In this research, the method of paying attention to the problem is descriptive-descriptive and information is collected by documentary method.
Research Interests:
امروزه حفاظت از محیط زیست، در پرتو همکاریهای جهانی به مثابه توسعه در حالی از جمله مصادیق همگرائی بین المللی به شمار میآید، که پایداری جهانی به طور چشمگیری تحت تاثیر رشد اقتصادی و تحولات اجتماعی قرار دارد، که این مهم همگام با توسعه در... more
امروزه حفاظت از محیط زیست، در پرتو همکاریهای جهانی به مثابه توسعه در حالی از جمله مصادیق همگرائی بین المللی به شمار میآید، که پایداری جهانی به طور چشمگیری تحت تاثیر رشد اقتصادی و تحولات اجتماعی قرار دارد، که این مهم همگام با توسعه در پرتو تعاملات، توافقات و همکاریهای بینالمللی بروز و ظهور پیدا میکند. تحقق این موضوع، در گرو ایجاد چارچوبهای دقیق و سازگار و تمرکز بر نوآوریهای پایدار انجام میپذیرد و رشد سبز با محوریت حفاظت از محیط زیست، رونقی دوچندان مییابد. در این پژوهش، برآنیم تا مسیر توسعهگرائی و همگرائی در نیل بسوی حفاظت از محیط زیست را تحلیل نمائیم. این پژوهش در پی پاسخگویی به این سوال است که؛ واکاوی توسعهگرایی و همگرائی بینالمللی چگونه به حفاظت از محیط زیست جهانی نظم و نسق میدهد؟ در این راستا، پژوهش حاضر بر این فرضیه استوار است، که با هدف حفاظت محیط زیست وتبیین نقش دولتها در برابر چالشها، با تکیه بر همگرایی بینالمللی و یکپارچهسازی قوانین، بعنوان یک موضوع مهم بینالمللی، چالشها و خلأهای اجرایی و حقوقی همگرایی بینالمللی، مدنظر قرارگرفتهاست. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که تهدیدات محیط زیستی، مخاطرات وسیعی را به همراهداشته و حقوق بشر، در تقابل محیط زیست طبیعی و انسانی، مورد هجمه واقع شدهاست. با عنایت به نگاه توصیفی پژوهش، تقویت همگرایی بینالمللی در جهت نیل به حفاظت از محیط زیست به عنوان یک ارزش و چارچوب سیاستی ضروری و یک اولویت جدی تلقی گردیده، و راهبردی اساسی برای مهار مخاطرات محیط زیستی و رهیافتی مؤثر برای تعادل بخشی به توسعۀ پایدار است.
Research Interests:
جمهوری اسلامی ایران، یک قدرت منطقهای مهم در خاورمیانه است که نفوذ آن در میان شیعیان منطقه و دیگر گروهها، این وضعیت را بسیار تقویت کرده است. در این میان، روابطی که ایران با سوریه دارد، روابط راهبردی است که از جمله دلایل آن، وجود حکومت... more
جمهوری اسلامی ایران، یک قدرت منطقهای مهم در خاورمیانه است که نفوذ آن در میان شیعیان منطقه و دیگر گروهها، این وضعیت را بسیار تقویت کرده است. در این میان، روابطی که ایران با سوریه دارد، روابط راهبردی است که از جمله دلایل آن، وجود حکومت علوی در سوریه، یاری به ایران در جنگ تحمیلی، قرار داشتن سوریه در صف اول مقاومت علیه رژیم اسرائیل و وجود خط پشتیبانی ایران از حزبالله لبنان در سوریه است که موجب شده ایران به هر نوع بحرانی در این کشور واکنش نشان دهد. بحران اخیر در سوریه در سال 2011 آغاز شد که طی آن اعتراضات مردم شهروندان حمص، با وارد کردن تروریستهای تکفیری توسط کشورهای خارجی به این کشور، به جنگ داخلی بدل شد و به این ترتیب، جمهوری اسلامی ایران برای حمایت از دولت سوریه، وارد این بحران گردید که حمایتی همهجانبه و به ویژه مستشاری بود. بر این اساس، سؤال این مقاله آن است که حضور مستشاران نظامی ایران در سوریه، دارای چه کمیت و کیفتی بوده و چه هدفی را دنبال میکرده است؟ برای پاسخ به این پرسش، از روش تحقیق علّی و معلولی و نیز توصیفی استفاده شده است و هدف آن است که به بررسی ابعاد مختلف این حضور و دلایل آن پرداخته شود. نتیجه کلی مقاله نیز نشان میدهد که ایران با هدف حفظ بقای دولت سوریه، وارد بحران داخلی این کشور شده و در راستای حمایت همهجانبه، مستشاران نظامی خود را به صورت وسیعی به آن گسیل داشته که هدف از آن، افزایش امنیت ملی ایران بوده است.