2024-03-29T01:21:54Z
http://www.isjq.ir/?_action=export&rf=summon&issue=14690
فصلنامه مطالعات بین المللی
ISJ
1735-2045
1735-2045
1398
16
3
بررسی علل حضور مستشاری جمهوری اسلامی ایران در سوریه
جهانبخش
مرادی
جمهوری اسلامی ایران، یک قدرت منطقهای مهم در خاورمیانه است که نفوذ آن در میان شیعیان منطقه و دیگر گروهها، این وضعیت را بسیار تقویت کرده است. در این میان، روابطی که ایران با سوریه دارد، روابط راهبردی است که از جمله دلایل آن، وجود حکومت علوی در سوریه، یاری به ایران در جنگ تحمیلی، قرار داشتن سوریه در صف اول مقاومت علیه رژیم اسرائیل و وجود خط پشتیبانی ایران از حزبالله لبنان در سوریه است که موجب شده ایران به هر نوع بحرانی در این کشور واکنش نشان دهد. بحران اخیر در سوریه در سال 2011 آغاز شد که طی آن اعتراضات مردم شهروندان حمص، با وارد کردن تروریستهای تکفیری توسط کشورهای خارجی به این کشور، به جنگ داخلی بدل شد و به این ترتیب، جمهوری اسلامی ایران برای حمایت از دولت سوریه، وارد این بحران گردید که حمایتی همهجانبه و به ویژه مستشاری بود. بر این اساس، سؤال این مقاله آن است که حضور مستشاران نظامی ایران در سوریه، دارای چه کمیت و کیفتی بوده و چه هدفی را دنبال میکرده است؟ برای پاسخ به این پرسش، از روش تحقیق علّی و معلولی و نیز توصیفی استفاده شده است و هدف آن است که به بررسی ابعاد مختلف این حضور و دلایل آن پرداخته شود. نتیجه کلی مقاله نیز نشان میدهد که ایران با هدف حفظ بقای دولت سوریه، وارد بحران داخلی این کشور شده و در راستای حمایت همهجانبه، مستشاران نظامی خود را به صورت وسیعی به آن گسیل داشته که هدف از آن، افزایش امنیت ملی ایران بوده است.
ایران
سوریه
حضور مستشاری
بحران
تروریسم
امنیت
2019
12
22
1
21
http://www.isjq.ir/article_104173_f8144826a13ea4a9578b6e189981120e.pdf
فصلنامه مطالعات بین المللی
ISJ
1735-2045
1735-2045
1398
16
3
بررسی تطبیقی-تحلیلی گفتمانهای رقیب در خاورمیانه: مطالعه موردی گفتمانهای انقلاب اسلامی ایران، اخوانی سکولار ترکیه و سلفی-تکفیری عربستان سعودی
سید عباس
حسن نیا مقدم
محمدرضا
قائدی
محمدرضا
دهشیری
گارینه
کشیشیان سیرکی
گفتمانها در عرصه سیاست خارجی، به عنوان یک پدیده مطالعاتی در روابط بینالملل، دارای جایگاه هستند. گفتمانها، دالهای شناور را از حوزه گفتمانگونگی هر کشور، بر حول دال مرکزی خود، مفصلبندی کرده و تبدیل به وقته میکنند. آنها با پدید آوردن غیر و رقیب، روابط خارجی کشورها را دارای هویت میکنند، آنگاه، گفتمانهای غیر را شناخته و رقابت با آنها را شکل میدهند. در خاورمیانه امروزی، با توجه به اینکه این منطقه همواره دارای تنش بوده، سه گفتمان انقلاب اسلامی از سوی ایران، اسلام میانهرو از سوی ترکیه و سلفی-تکفیری از سوی عربستان، یکدیگر را به عنوان غیر شناسایی کردهاند و در حال رقابت با هم هستند. از آنجا که هر گفتمان تلاش میکند هژمون شود، گفتمانهای مذکور نیز در این جهت، تلاش میکنند تا نفوذ خود را در خاورمیانه به حداکثر برسانند. با وجود چنین گفتمانهایی، هدف این مقاله، مقایسه آنها با یکدیگر است. بنابراین، پرسش اصلی این مقاله آن است که «در مقایسه تطبیقی گفتمان مذکور که از سوی سه قدرت منطقهای ایران، ترکیه و عربستان هدایت میشوند، چه موارد مشابهت و تفاوتی وجود دارد؟» برای پاسخ به این سوال، روش تحقیق مقاله، روش گفتمانی و روش مقایسهای است و نتیجه کلی مقاله نیز نشان میدهد گفتمانهای سهگانه انقلاب اسلامی، اسلاممیانهرو و سلفی-تکفیری، همگی برآمده از دالهای شناور اسلام هستند، اما با توجه به وضعیت فرهنگی، مذهبی، اجتماعی، سیاسی و تاریخی سه کشور ایران، ترکیه و عربستان، به اشکال گوناگونی بر گرد دالهای مرکزی متفاوت، مفصلبندی شده و یکدیگر را به عنوان رقیب، طرد میکنند.
خاورمیانه
گفتمان
رقابت
انقلاب اسلامی
اخوانی سکولار
سلفی-تکفیری
2019
12
22
23
52
http://www.isjq.ir/article_107491_445f57233f5d7be79a24663357bf4bbc.pdf
فصلنامه مطالعات بین المللی
ISJ
1735-2045
1735-2045
1398
16
3
روند همگرایی آمریکای لاتین در قرن بیست و یکم
مهدی
فاخری
مسعود
همدانی
آمریکای لاتین بعد از جنگ جهانی دوم وارد روند همگرایی منطقهای گردید و در قرن بیست و یکم نیز در همان راه گام برداشته و به دنبال همگرایی بیشتر است. اما این مسیر چندان هموار نبوده و تحت تاثیر تحولات داخلی، منطقهای و بینالمللی قرار گرفته و نتایج گوناگونی به دنبال داشته است. مقاله حاضر در صدد پاسخ به این پرسش است که روند همگرایی اقتصادی آمریکای لاتین درگسترش تجارت منطقهای و در توسعه اقتصادی تا چه حد موفق بوده است؟ پژوهش فعلی بر این فرضیه استوار است که آمریکای لاتین در زمینه همگرایی سیاستهای تجاری در مقایسه با سایر مناطق جهان موفق عمل کرده است؛ اما این امر با متنوع سازی تجاری و افزایش سهم از تجارت جهانی همراه نبوده و تبعا به افزایش سطح توسعه اقتصادی منطقه نینجامیده است. ادبیات موجود در این زمینه را میتوان در دو گروه جای داد. گروه اول بر این باور است که همگرایی تجاری بین کشورهای بزرگتر منطقه از موفقیت بیشتری برخوردار بوده و کشورهای کوچکتر به دلیل وابستگی به روابط دوجانبه با آمریکا و اروپا نفعی در همگرایی منطقهای نمی بینند.گروه دوم معتقد است که کل منطقه آمریکای لاتین به همگرایی تجاری علاقمند است اما چون تمایلی به همگرایی مالی و اقتصادی ندارد نمیتواند از مزایای آن استفاده کرده و سهم خود را از تجارت جهانی ارتقاء بخشد. برای بررسی و آزمون فرضیه پژوهش تلاش خواهد شد با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی سازمانهای اقتصادی و تجاری آمریکای لاتین پرداخته و دستاوردهای آنان را تحلیل نمود.
آمریکای لاتین
همگرایی اقتصادی
سازمانهای منطقه ای
سیاستهای تجاری
2019
12
22
53
71
http://www.isjq.ir/article_107003_913482baaab8b018342c1168f471f5d9.pdf
فصلنامه مطالعات بین المللی
ISJ
1735-2045
1735-2045
1398
16
3
چالشهای اعطای وامهای فاین تک: سیاستگذاری و راهکارهای بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول و نظام حقوقی اتحادیه اروپا
حسین
صادقی
مهدی
ناصر
حمیده
زرعی
تامین مالی کسب و کارهای نوپا یکی از چالشهای نظام مالی بینالمللی میباشد. هدف از پژوهش حاضر نیز تبیین چالشها و تحلیل راهکارهای ارائه شده از سوی بانک جهانی، صندوق بین المللی پول و نظام حقوقی اتحادیه اروپا در این زمینه است. نتیجه کلی حاصل، اعطای وام های فاین تک جهت تامین مالی کسب و کارها میباشد. سوال اصلی پژوهش حاضر این است که چالشهای اعطای وامهای فاین تک و راهکارهای موجود در این زمینه چه میباشد؟ فرضیه موجود این است که مهمترین چالشهای اعطای این وام ها در حوزه جمع آوری اطلاعات متقاضیان دریافت وام توسط شرکت های تامین اعتبار و چالشهای مرتبط با حفظ حریم خصوصی اشخاص در ذخیره و پردازش اطلاعات آنها می باشد. پژوهش حاضر به روش اسنادی و رویکردی تجویزی با مطالعه تحلیلی راهکارهای ارائه شده از سوی بانک جهانی و صندوق بینالملل پول و مبانی حاکم بر نظام حقوقی اتحادیه اروپا، سیاستگذاریهای تقنینی و اجرایی در پیاده سازی بسترهای نامتمرکز و قراردادهای هوشمند و در تصویب مقررات کارآمد در اعتبارسنجی و نحوه تبادل ارزهای مجازی و جهت دهی بر نحوه عملکرد شرکت های تامین اعتبار را به عنوان راهکارهای رفع چالشهای مذکور پیشنهاد نموده است.
وامهای فاین تک
بسترهای نامتمرکز
حفاظت از دادههای خصوصی
بایستهها و سیاستگذاریها
2019
12
22
73
91
http://www.isjq.ir/article_107068_4541bc64b141b92be1ea144115c98169.pdf
فصلنامه مطالعات بین المللی
ISJ
1735-2045
1735-2045
1398
16
3
تبیین ابعاد حفاظت از محیط زیست در پرتو توسعه گرایی و همگرایی بین المللی
سروش
ماهوتچیان
سبحان
طیبی
امروزه حفاظت از محیط زیست، در پرتو همکاریهای جهانی به مثابه توسعه در حالی از جمله مصادیق همگرائی بین المللی به شمار میآید، که پایداری جهانی به طور چشمگیری تحت تاثیر رشد اقتصادی و تحولات اجتماعی قرار دارد، که این مهم همگام با توسعه در پرتو تعاملات، توافقات و همکاریهای بینالمللی بروز و ظهور پیدا میکند. تحقق این موضوع، در گرو ایجاد چارچوبهای دقیق و سازگار و تمرکز بر نوآوریهای پایدار انجام میپذیرد و رشد سبز با محوریت حفاظت از محیط زیست، رونقی دوچندان مییابد. در این پژوهش، برآنیم تا مسیر توسعهگرائی و همگرائی در نیل بسوی حفاظت از محیط زیست را تحلیل نمائیم. این پژوهش در پی پاسخگویی به این سوال است که؛ واکاوی توسعهگرایی و همگرائی بینالمللی چگونه به حفاظت از محیط زیست جهانی نظم و نسق میدهد؟ در این راستا، پژوهش حاضر بر این فرضیه استوار است، که با هدف حفاظت محیط زیست وتبیین نقش دولتها در برابر چالشها، با تکیه بر همگرایی بینالمللی و یکپارچهسازی قوانین، بعنوان یک موضوع مهم بینالمللی، چالشها و خلأهای اجرایی و حقوقی همگرایی بینالمللی، مدنظر قرارگرفتهاست. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که تهدیدات محیط زیستی، مخاطرات وسیعی را به همراهداشته و حقوق بشر، در تقابل محیط زیست طبیعی و انسانی، مورد هجمه واقع شدهاست. با عنایت به نگاه توصیفی پژوهش، تقویت همگرایی بینالمللی در جهت نیل به حفاظت از محیط زیست به عنوان یک ارزش و چارچوب سیاستی ضروری و یک اولویت جدی تلقی گردیده، و راهبردی اساسی برای مهار مخاطرات محیط زیستی و رهیافتی مؤثر برای تعادل بخشی به توسعۀ پایدار است.
حقوق بینالملل محیط زیست
همگرایی بینالمللی
مخاطرات زیستمحیطی
حفاظت محیط زیست
توسعۀ پایدار
2019
12
22
93
112
http://www.isjq.ir/article_107490_fca830482bd53f26710ac78cdfbf861b.pdf
فصلنامه مطالعات بین المللی
ISJ
1735-2045
1735-2045
1398
16
3
موزانه برونگرای هیأت جدید رهبری عربستان سعودی در برابر جمهوری اسلامی ایران
پریسا
خراسانی اسمعیلی
بهناز
اژدری
مجید
معصومی
بحث سیاستِ تهاجمی هیأت جدید رهبری عربستان نسبت به ایران یکی از موضوعات مهم منطقه است که توجه بسیاری از دولتهای منطقه و جهان را به خود مبذول داشته است و بیانگر شکلگیری نوع جدیدی از اقدامات ضد ایرانی عربستان علیه جمهوری اسلامی ایران است. هیأت جدید رهبری عربستان سعودی و در رأس آن محمد بن سلمان رفتاری کاملاً تهاجمی و خصومتآمیز در برابر جمهوری اسلامی ایران داشته و تلاش کردهاند که از طریق استراتژی موازنه به مهار و کنترل ایران در منطقه مبادرت ورزند. در این میان موازنهسازی برونگرا یکی از راهبردهای اساسی عربستان در برابر ایران بوده است که در این پژوهش موردتوجه قرارگرفته است. بر این اساس پژوهش حاضر در تلاش است که به این سؤال پاسخ دهد که رهبران جدید عربستان چگونه از موازنه برونگرا جهت مهار و کنترل جمهوری اسلامی ایران در منطقه بهره بردهاند؟ بررسی این پژوهش مبتنی بر این نتیجه است که عربستان سعودی از سه سازوکار اساسی ائتلاف با دول منطقه، نزدیکی به اسرائیل و نزدیکی و اتحاد با آمریکا جهت موازنه در برابر جمهوری اسلامی ایران بهره برده است. این پژوهش از روش تحلیلی-توصیفی استفاده کرده است تا به تقویت این فرضیه بپردازد. با توجه به سؤال اصلی پژوهش، هدف از این مقاله این است که نشان داده شود موازنه برونگرای عربستان سعودی چگونه در راستای مهار و کنترل هژمونی ایران به کار گرفته شده است.
عربستان سعودی
جمهوری اسلامی ایران
موازنه قوا
موازنه برونگرا
2019
12
22
113
147
http://www.isjq.ir/article_108371_09893c4fb6ec25964a3080621221ab2b.pdf