per
مهدی ذاکریان
فصلنامه مطالعات بینالمللی با مشارکت انجمن علمی مطالعات صلح ایران فعالیت میکند.
فصلنامه مطالعات بین المللی
1735-2045
2676-5136
2015-10-23
12
2
1
28
93167
Original Independent Original Article
تبیین مفهوم عدالت انتقالی در نظام بینالمللی حقوق بشر با تاکید بر پرونده مصر
Clarifying the Concept of Transitional justice In International System of Human Right (The case of Egypt)
مهدی ذاکریان
mzakerian@yahoo.com
1
یوسف باقری حامد
yousef.bagheri@yahoo.com
2
دانشیار عضو هیات علمی گروه روابط بینالملل دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، ایران، تهران
دانش آموخته دکتری حقوق بین الملل عمومی دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان ایران
عدالت انتقالی واکنشی به نقض سیستماتیک و یا گسترده حقوق بشر است. چنین عدالتی نوع خاصی از عدالت است که در جوامع در حال گذار، پس از یک دوره سوء استفاده گسترده در زمینه حقوق بشر حاصل میگردد. برخی از حکومتها، ضرورت رسیدن به عدالت انتقالی و شیوههای دستیابی به آن را خود اتخاذ مینمایند. برخی از طرحهای آنها عبارتند از: پیگرد کیفری، طرح جبران خسارات و اصلاح سیستم قضایی. در این پژوهش ما در صدد ارائه یک نمای کلی از تحقق عدالت انتقالی در مصر و نقد روشهای انتخابی در آن کشور هستیم. با وجود اینکه، هدف از عدالت انتقالی در جوامع در حال گذار رسیدن به امنیت و صلح پایدار است، شهروندان مصری نتوانستند از آن به طور کامل بهره مند شوند. پرسش کلیدی پژوهشگران این نوشتار آنست که چرا فرآیند عدالت انتقالی در مصر موفقیتآمیز نبوده است؟ در این پژوهش اصلاحات نادرست قضایی و مداخله نظامی در قالب کودتا به عنوان فرضیههای مورد آزمون این پژوهش محسوب میشوند. در کنار سنجش این فرضیات، دو موضوع مسئولیت پذیری در حوزه عدالت انتقالی و تفاوت این نوع از عدالت با سایر مفاهیم مرتبط نیز مورد بررسی قرار میگیرند. هدف نویسندگان این نوشتار گسترش ادبیات عدالت انتقالی در حوزه حقوق بینالملل کشور و توجه و هشدار به آسیبها و چالشهای پیش روی اجرای آن است.
Transitional justice is a response to systematic or widespread violations of human rights. This justice is a special form of justice that adapted to societies transforming themselves after a period of pervasive human rights abuse. Governments adopted many of what became the basic approaches to transitional justice. They include these initiatives: Criminal prosecutions, Reparations programs and judicial system reforms. In this paper, we provide an overview of transitional justice in Egypt. However, the goal of transitional justice is achieving peace and security for societies in transition. The Egyptian citizens are no exception. The main issue for expressing is that why transitional justice process was not successful in Egypt? In this paper, false reform of the judicial and military intervention in the form of coup considered as hypothesis will be tested. These assumptions are discussed in the assessment of responsibility in the field of transitional justice and the difference between this kind of justice has been investigated other related concepts.
http://www.isjq.ir/article_93167_77aabd5472c16f2943b9a1925f578dac.pdf
عدالت انتقالی
حقوق بشر
مسئولیت بینالمللی دولت
صلح پایدار
Transitional Justice
Human rights
international responsibility
Security and Sustainable Peace
per
مهدی ذاکریان
فصلنامه مطالعات بینالمللی با مشارکت انجمن علمی مطالعات صلح ایران فعالیت میکند.
فصلنامه مطالعات بین المللی
1735-2045
2676-5136
2015-10-23
12
2
29
46
93168
Original Independent Original Article
حق تفاوت
The Right to be Different
سید علیرضا حسینی بهشتی
1
عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس
سابقهی حقوق شهروندی را شاید بتوان به نخستین مراحل شکلگیری دولت- شهرها در گذشتههای دور باز گرداند. تحولات اجتماعی و فرهنگی گسترده در دو دههی پایانی قرن بیستم و دو دههی آغازین قرن بیست و یکم، به پیدایش مفهوم چندگانگی فرهنگی منجر شد و در پی آن، مباحث متنوعی دربارهی ضرورت بازشناخت مفاهیمی مانند «خویشتن» و «هویت» و پیامدهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و حتی اقتصادی آن پدید آمد. یکی از محورهای مهم این دسته از مباحث، اهمیتی است که به «تفاوت» هر شهروند با دیگران داده میشود. برخلاف مفهوم متجدد شهروندی دمکراتیک که عمدتا به برابری انسانها در حوزهی حق و تکلیف تأکید داشته است، رویکرد پسامتجدد بر بحث «حق تفاوت» با به رسمیت شناخته شدن تفاوتهای موجود میان شهروندان پافشاری میکند. گزینش سبکهای زندگی مختلف، پیروی از الگوهای زیستی متفاوت و تلاش برای تحقق زندگی ایدهآل، از یک سو حقوقی برای هر شهروند متصور میشود و از سوی دیگر، تکالیفی را برای حکومتها به وجود میآورد. در این نوشتار پس از نگاهی گذرا به تحول مفهوم شهروندی در مغرب زمین، به مفهوم پسامتجدد آن اشاره خواهد شد. در پایان، برای یافتن مبانی هستی شناختی به منظور آغاز نظریه پردازی در زمینهی به رسمیت شناختن شدن این حق شهروندی جدید در سپهر معرفت دینی، پیشنهادهایی داده خواهد شد.
The history of civil rights dates back to the beginning of ancient city-states. Widespread social and cultural developments of the two last decades of the twentieth century and the two first decades of the twenty-first century have led to emergence of a new concept of cultural diversity and arguments about the reformulation of concepts like the self and identity, and their social, cultural, political and even economic consequences. Among them is the importance of the existing ‘differences’ amongst citizens. Unlike the modern conception of democratic citizenship which id mostly concerned with the equality of people with respect to rights and duties, the postmodern conception emphasizes their right to be different through recognizing those differences. To choose different lifestyles, following different life patterns and the realization of their own ideal of the good life, is now recognized as certain rights for citizens and certain duties required from states. In what follows, after a short review of the historical development of the concept of citizenship in the West, its postmodern interpretation will be described and, finally, some suggestions for theorizing this more recent understanding of citizen’s right within contemporary Islamic tradition of thought will be offered
http://www.isjq.ir/article_93168_650e38ed0ed565e76b16ccd99ca9d948.pdf
حق شهروندی
شهروندی دمکراتیک
تفاوت
چندگانگی فرهنگی
مداراگری
تعددگرایی
Citizen’s Rights
difference
Cultural Diversity
pluralism
per
مهدی ذاکریان
فصلنامه مطالعات بینالمللی با مشارکت انجمن علمی مطالعات صلح ایران فعالیت میکند.
فصلنامه مطالعات بین المللی
1735-2045
2676-5136
2015-10-23
12
2
47
84
93169
Original Independent Original Article
جهانشمولی نسبی حقوق بشر
The Relative Universality of Human Rights
جک دانلی
1
باقر اسدی
2
دانلی استاد مطالعات بینالمللی، دانشگاه دنور، ایالت کلرادو، ایالات متحده آمریکا
کارشناس سیاسی بازنشسته وزارت امور خارجه/ سفیر پیشین امور اقتصادی و اجتماعی ایران نزد سازمان ملل متحد
حقوق بشر یک طرح سیاسی بینالمللی است که به طور تنگاتنگ با داعیههای جهان شمولی مرتبط است. هر چند که حمله به جهانشمولی حقوق بشر نیز گسترده است. برخی از قرائتهای جهان شمولی به راستی از جهت نظری غیر قابل دفاع، از نظر سیاسی زیان آور و یا واجد هر دو ویژگی هستند. این مقاله به کنکاش معانیای میپردازد که بر حسب آنها حقوق بشر میتواند (و یا نمیتواند) گفته شود که جهان شمول است، معانیای که حقوق بشر از نظر آنها نسبی است (و یانیست) و در دفاع از " جهانشمولی نسبی " حقوق بشر شناخته شده بینالمللی استدلال میکند.
Human rights as an international political project are closely tied to claims of universality. Attacks on the universality of human rights, however, are also widespread. And some versions of universalism are indeed theoretically indefensible, politically pernicious, or both. This essay explores the senses in which human rights can (and cannot) be said to be universal, the senses in which they are (and are not) relative, and argues for the "relative universality" of internationally recognized human rights.
http://www.isjq.ir/article_93169_67642c305bdc1262666cb672a78317b9.pdf
میان فرهنگی
نسبیگرایی
جهان شمولی
حقوق بشر. نظام بینالملل
Human rights
universality
Cross Cultural
Proportionality
per
مهدی ذاکریان
فصلنامه مطالعات بینالمللی با مشارکت انجمن علمی مطالعات صلح ایران فعالیت میکند.
فصلنامه مطالعات بین المللی
1735-2045
2676-5136
2015-10-23
12
2
85
102
93170
Original Independent Original Article
مسئولیت شورای امنیت در قبال بحرانهای زیست محیطی تهدید کننده صلح و امنیت
Security Council Responsibility toward Climate Changes Crisis
علی بابایی مهر
gatbabayee@iauc.ac.ir
1
مازیار ذبیحی
maziar.zabihi@lawyer.com
2
استادیار دانشکده حقوق وعلوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس
دانشجوی دوره دکتری حقوق بین الملل، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات
تغییرات آب هوایی در نتیجه گرم شدن زمین و پیامدهای آن، ناشی از فعالیتهای بشری است که نه تنها عوامل زیست محیطی بلکه جوامع بشری رابا خطر مواجه ساخته است. دبیرکل سابق ملل متحد جناب اقای کوفی عنان در دستور کار پیشنهادی برای اجلاس سران در سپتامبر 2005 که توسط هیئت مخصوص وی تهیه گردیده بود، تخریب محیط زیست را از جمله تهدیدهای اجتماعی علیه امنیت دسته جمعی قلمداد کرده وآن را در کنار تهدیدهای امنیتی آورده است که خود نمایان گر اهمیت این موضوع میباشد. ممکن است پیامدهای متفاوت تغییرات جوی در حوزههای مختلف، بستر وقوع درگیری و مخاصمه را در سطح داخلی و بینالمللی فراهم آورد. این پیامدها تأثیرات متفاوتی روی هر دولت خواهد داشت. صدور آلودگی همواره میتواند امنیت انسانی را به خطر انداخته و موجب ایجاد رقابت برای حیات شود. در این مقاله به بررسی تاثیر تغییرات زیست محیطی بر امنیت بشری و نقش شورای امنیت که به عنوان مسئول حفظ صلح وامنیت بینالمللی در منشور شناخته شده است میتواند بر عهده داشته باشد خواهیم پرداخت.
Climate changes outcome global warming and its results are caused by human activities that made the human society and environmental characters at risk. Former United Nations Secretary General Mr. Kofi Annan labels environmental degradation, including social threats against collective security in the proposed agenda for the Summit in September 2005, which was prepared by the Special Committee. It shows the importance of this matter. maybe the result of the climate changes in the different characters cause the internal and international war. This result has different influences on the different governments. Polluting emissions can made problem for human security and made a competitions of living. In this Article we pay the influences of environmental changes on human security and the rule of the Security Council, which has the main duty on the peace of international society, on this matter
http://www.isjq.ir/article_93170_64008924bb240f9f0d58721d26f64eb0.pdf
تغییرات زیست محیطی
شورای امنیت
امنیت انسانی
صلح بینالمللی
Environmental changes
Security Council
Human Security
International Peace
per
مهدی ذاکریان
فصلنامه مطالعات بینالمللی با مشارکت انجمن علمی مطالعات صلح ایران فعالیت میکند.
فصلنامه مطالعات بین المللی
1735-2045
2676-5136
2015-10-23
12
2
103
133
93171
Original Independent Original Article
چالشهای حقوق بینالملل بشردوستانه در قبال توسعۀ هواپیماهای بدون سرنشین نظامی
Challenges Encountered by International Humanitarian Law in the Development of Military Unmanned Aerial Vehicle
علیرضا رنجبر
alirezaranjbar@ymail.com
1
دانشآموختۀ کارشناسی ارشد حقوق بینالملل، دانشکدۀ حقوق دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی
توسعۀ هواپیماهای بدون سرنشین نظامی، سبب پشت سر گذاشتن توأمان مرزهای جغرافیایی و حقوقی توسط دولتهای صاحب این نوع وسایل شده است به طوریکه استفاده از آنها در دو بُعد ماهوی و شکلی، حقوق بینالملل بشردوستانه را با چالش روبرو ساخته است که اولی ناظر بر نحوۀ استفاده و دومی ناظر بر نحوۀ کنترل این هواپیماها میباشد. بدیهی است ظهور چالشهای ماهوی و شکلی در قبال توسعۀ هواپیماهای بدون سرنشین، لزوم ترجمان جدید قواعد قدیمی و تصویب قواعد جدید در زمینۀ حقوق بینالملل بشردوستانه را میطلبد. اگرچه اصول و قواعد حقوق بینالملل بشردوستانه پس از گذشت سالها همچنان به خوبی ابعاد مختلف فناوریهای نوین از جمله استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین نظامی را تحت پوشش قرار میدهند، اما در حال حاضر و در آینده استفاده از فناوریهای پیشرفته میتواند زمینههای سوء استفادۀ دولتهای دارای این فناوریها را از شکافهای موجود فراهم سازد به طوری که اصول و قواعد حقوق بینالملل بشردوستانه نتوانند به روشنی پاسخگوی آنها باشند. از این رو، ضرورت برداشتن گامهایی اساسی در زمینۀ ترسیم و مشخص ساختن چارچوبهای نحوۀ استفاده و کنترل فناوریهای نوین نظامی از جمله هواپیماهای بدون سرنشین به منظور رعایت حقوق بینالملل بشردوستانه ضروری است
Development of military Unmanned Aerial Vehicles (UAVs) has led the governments possessing these kinds of technology to go beyond the geographic and legal boundaries such that the employment of those instruments has brought International Humanitarian Law (IHL) procedural and substantive challenges; as the former governs the method of using of those tools and the latter governs the procedure of controlling the UAVs. Obviously, the emergence of procedural and substantive challenges from the development of military UAVs demands the necessity of re-reading of traditional regulations and passing new laws in the field. Although, the current principles and regulations considerably cover various dimensions of modern technologies, including the employment of drones, both in present and future, using advanced technologies might possibly provide grounds for governments to misuse the existing gaps as the regulations of IHL are unable to fully provide a clear answer in handling all of those difficulties. In this regards, it is essential to take crucial steps in developing and drawing new frameworks for using and controlling modern military technologies including military UAVs.
http://www.isjq.ir/article_93171_a2bac578d7385ac6fe6c7fa311160e39.pdf
هواپیماهای بدون سرنشین
پهپاد
جاسوسی
هوش مصنوعی
روباتهای جنگجو
حقوق بینالملل بشردوستانه
حقوق در جنگ
Military Unmanned Aerial Vehicle (UAVs)
Drone
Artificial intelligence
Espionage
warrior robots
International Humanitarian Law (IHL)
per
مهدی ذاکریان
فصلنامه مطالعات بینالمللی با مشارکت انجمن علمی مطالعات صلح ایران فعالیت میکند.
فصلنامه مطالعات بین المللی
1735-2045
2676-5136
2015-10-23
12
2
135
151
93172
Original Independent Original Article
مروری بر جایگاه قرارداد BOT در نظام حقوقی ایران
A Look to the Position of B.O.T Contracts in the Iranian Legal System
امیر شایگان فر
1
علی زارع
alizare@srbiau.ac.ir
2
دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق خصوصی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات
استادیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات. دکتری تخصصی حقوق تجارت
کشورهای در حال توسعه خصوصا" ایران با توجه به وضع کنونی اقتصادی و سیاسی برای تامین و اجرای طرحهای کلان زیربنایی بدنبال جذب سرمایههای خارجی و هدایت سرمایههای بخش خصوصی و بکارگیری فنآوریهای به روز و مدیریت کارآمد هستند.یکی از راهکارهای نوین برای انجام این مهم،استفاده از قراردادهایی موسوم به "بیاو تی" یا ساخت بهره برداری وانتقال میباشد؛ بدنبال تصویب قانون تشویق و حمایت سرمایهگذار خارجی و ابلاغ سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی راه صحیحی برای واگذاری اداره بخشهای بنیادین و زیربنایی کشور به بخش خصوصی ارائه شد.بدین ترتیب با توجه به اینکه نقش بسزای مشارکت سرمایهگذاران خصوصی و خارجی در ایران بر همگان آشکار است در این مقاله کوشیدهایم علاوه بر مروری بر مفهوم،ماهیت،جایگاه و بازیگران قراردادهای"بیاو تی"به تبیین ابعاد مثبت و منفی و بررسی وضعیت کنونی حقوقی وحتی الامکان رفع موانع اجرایی بپردازیم. امید است این مقاله با فراهم ساختن زمینهی فکری مناسب،جذب سرمایهگذاری خارجی و خصوصی را در ایران تسهیل نماید.
Developing countries especially iran-according to current economic and political situations in order to supply and implement the large infrastructure projects-look for attracting foreign investment and steer private sector investment and utilization of updated technologies and efficient management. One of the new solutions for fulfilling the above-mentioned purpose is using contracts called "B.O.T" which stands for Build, Operate and Transfer. Followed by ratification of FIPPA of foreign investor and impartation of the policies of forty-fourth principle of constitution, the correct path to devolve the country fundamental management was provided to the private sector. With regard to the fact that the importance of the private and foreign investors' partnership in Iran is obvious for everyone, so in this article we have tried in addition to overview the concept, nature, position, and the parties of B.O.T, explain the positive and negative aspects and study the current legal situation and as possible solve administrative obstacles. It is hoped that this article, with providing appropriate intellectual background, would facilitate attracting foreign and private investment in IRAN.
http://www.isjq.ir/article_93172_ef00ccdc9f0aa7aaf318bf6c8c656e9e.pdf
بیاو تی "B.O.T"
ساخت
بهره برداری
سرمایهگذاری خارجی
خصوصی سازی
حاکمیت از طریقB.O.T"
BOT
International Trade Law
Commerce
Contracts
Iran
per
مهدی ذاکریان
فصلنامه مطالعات بینالمللی با مشارکت انجمن علمی مطالعات صلح ایران فعالیت میکند.
فصلنامه مطالعات بین المللی
1735-2045
2676-5136
2015-10-23
12
2
153
174
93173
Original Independent Original Article
راهکارهای ایران برای دریافت غرامت جنگی از عراق
Iran Solutions for receiving war damage from Iraq
علی عیدی پور
alieidipour@gmail.com
1
دانش آموخته کارشناسی ارشد روابط بین الملل واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد
با گذشت حدود سه دهه از پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، هنوز مساله دریافت غرامت جنگی ایران از عراق درهالهای از ابهام قرار دارد. هدف این مقاله پاسخ به این پرسش میباشد که ایران چه راهکارهایی برای دریافت غرامت جنگی از عراق دارد؟ در پاسخ به سئوال فوق میتوان سه راهکار سیاسی-حقوقی متصور شد که عبارتنداز: 1) ایران میتواند در چارچوب حل و فصل مسالمتآمیز اختلافات، با مقامات دولت عراق مذاکره مستقیم دوجانبه انجام دهد؛2) ایران میتواند با استناد به گزارش دبیرکل وقت سازمان ملل درخصوص مسئولیت عراق درشروع جنگ، به شورای امنیت مراجعه و خوهان تصویب قطعنامهای مبنی بر ملزم کردن عراق به پرداخت غرامت به ایران، شود؛ 3) ایران میتواند در چارچوب رسیدگی قضایی و به موجب اساسنامه دیوان بینالمللی دادگستری، در این دیوان علیه عراق طرح دعوی کند. فرضیه تحقیق این است که در حال حاضر ایران نمیتواند از عراق غرامت جنگ را دریافت نماید. برای اثبات این فرضیه راهکارهای سه گانه فوق به آزمون گذاشته خواهند شد تا میزان امکان اجرایی شدن هریک مشخص گردد.
After nearly three decades of war between Iran and Iraq, Iran’s war damage demanding from Iraq is still in doubt. The purpose of this article is to answer this question: what strategies Iran has to demanding war damage from Iraq? To answer this question we have three political-legal strategies: 1) Iran could move in the framework of the peaceful settlement of disputes with Iraqi authorities and through direct bilateral negotiations reaches the war damage. 2) Iran could - according to the report of the Secretary General of the United Nations based on Iraq responsibility to start the war - referred to the Security Council and called for resolution to obligate Iraq to pay damage. 3) Iran - according to the Statute of the International Court of Justice - could lawsuit against Iraq in the International Court of Justice. The research hypothesis is that Iran can not receive war damage from Iraq currently. To prove this hypothesis, the above-mentioned strategies will be examine to determine the possibility of implementing each.
http://www.isjq.ir/article_93173_d6adfc0f820877c0dedfc14b34792bdd.pdf
نقض حقوق بینالملل
تجاوز نظامی
روابط دیپلماتیک
غرامت جنگی.
Violation of International Law
Invasion
Diplomatic relations
War damage.
per
مهدی ذاکریان
فصلنامه مطالعات بینالمللی با مشارکت انجمن علمی مطالعات صلح ایران فعالیت میکند.
فصلنامه مطالعات بین المللی
1735-2045
2676-5136
2015-10-23
12
2
175
191
93174
Original Independent Original Article
رویکرد چین به بحران اوکراین از منظر تئوری بازیها
A Look to China's approach toward Ukraine Crisis
سعید سید اقا بنیهاشمی
ihusaied2001@yahoo.com
1
زهرا بهرامی
mohajer561@yahoo.com
2
فرشته روشن
roshan2014@yhaoo.com
3
معاون اجرایی دانشکده روابط بینالملل وزارت امور خارجه
دانشجوی کارشناسی ارشد دانشکده روابط بین الملل وزارت امور خارجه
دانشجوی کارشناسی ارشد دانشکده روابط بین الملل وزرات امور خارجه
بحران اوکراین، بحران دیپلماتیک منطقهای بود که در سال 2014 در پی اعتراضات به عدم امضای توافق نامه همکاری اوکراین و اروپا از سوی رئیس جمهور اوکراین آغاز گشت. در پی اوجگیری اعتراضات، افزایش تظاهرات و مخالفتها رئیس جمهور اوکراین کشور را ترک نمود و دولت جدیدی شکل گرفت و به دلیل وجود تمایلات سیاسی میان مخالفان و موافقان دولت جدید اوکراین و همچنین حامیان قدرتمند این دو دستگیها بحران اوکراین همچنان ادامه دارد. این امر امنیت خاورمیانه را و حتی امنیت بینالمللی را مورد تهدید قرار داده است. قدرتها بزرگ و کشورهای درگیر هر کدام رویکردی متناسب با منافع خود، فارق از منافع جامعه بینالمللی، اتخاذ نمودند. چین به عنوان عضو دائم شورای امنیت و مسئول اولیه حفظ صلح و امنیت بینالمللی در این مورد سیاستی را دنبال نمود که برخی از تحلیل گران بیان نمودند کشور مذکور سیاستی مبهم و دوپهلو دارد و از اعمال رفتاری قاطع ناتوان است. ولیکن باید اشاره نمود چین مانند سایر بازیگران درگیر، سیاستی متناسب با منافع خود اتخاذ نموده است و خواهان برقراری ثبات در منطقه جهت دستیابی بر منافع سیاسی و اقتصادی خود میباشد. بررسی این نوع عملکرد چین درمورد بحران اوکراین با توجه به بازیگران درگیر، یعنی روسیه، آمریکا و اتحادیه اروپا و اوکراین قابل توجه میباشد. نوآوری این پژوهش آن است که در صدد است با توجه به نظریه بازیها دلیل اتخاذ سیاستهای چین و دلیل رفتارها و کنشهای این کشور را در عرصهی کنش بحران اوکراین را مورد بررسی قرار دهد. تا نمایان سازد چگونه کشور مذکور با بررسی سود و زیان منافع خود در قالب بازیگری عقلانی رفتار سیاسی خود را در مسئله اوکراین مدیریت نموده است.
Ukraine crisis was a regional diplomatic crisis that followed in 2014 to protest the signing of a cooperation agreement Ukraine and Europe by the President of Ukraine. Following the unrest, protests and objections Ukrainian president left country and a new government was formed and because of the political interests of the pros and cons of the new Ukrainian government, as well as strong supporters of the two factions of the Ukrainian crisis continues. This security in the Middle East and even international security is threatened. Great powers and the countries involved in each approach to suit their own interests regardless of the interests of the international community, adopted. China is a permanent member of the Security Council primary responsibility for maintaining international peace and security policy pursued by some analysts country's stated policy is ambiguous and is incapable of exercising decisive manner. But must point out China, like other actors involved, has adopted a policy tailored to his interests and for stability in the region is to achieve its political and economic interests. Study this kind of crisis in Ukraine, according to the actors involved China, Russia, America and Europe and Ukraine is significant. This study seeks innovations that according to game theory because China policy. And the behavior and actions of this country in the field of action to study the crisis in Ukraine. To reveal how the country by examining the pros and cons of their interests acting as a rational political behavior in the Ukraine has managed.
http://www.isjq.ir/article_93174_44c67b9b60cb6c2d1e8dce4ab19ff5f5.pdf
چین
اکراین
روسیه
غرب
تئوری بازیها
game theory
Ukraine Crisis
international relations
China